آدرس: قم، خیابان ارم، پاساژ الغدیر، بلوک E، پلاک 52، انگشترسازی کیامهر
آدرس: قم، خیابان ارم، پاساژ الغدیر، بلوک E، پلاک 52، انگشترسازی کیامهر
آقای مرتضی کیامهر، از هنرمندان خوشنام نقرهسازی، بزرگشدهی محلهی قدیمی الوندیه و چهارمردان قم است و صفای اهالی قدیم شهر قم را در رفتارش میتوان مشاهده کرد. در مرداد ماه سال 1354 به دنیا آمد و از همان دوران نوجوانی و جوانی برادرانی را در کنار خود داشت که هر کدام دستی در هنر نقره داشتند. از فروشندگی گرفته تا سازندگی آن. همین زمینه باعث شد حتی زمانی که به هنر نقرهسازی وارد نگشته بود آشنایی کلی با این هنر سنتی را داشته باشد. مشکلات اقتصادی و رها کردن شغل قدیم راه او را به هنری باز کرد که در پیوند برادرانهاش برایش مقدر شده بود. مالک برند کیامهر از آن دسته افرادی است که نه یکبار بلکه دوبار زندگی خود را از صفر شروع میکنند. همهچیز گذشته را کنار گذاشت و با کولهباری از مشکلات و البته پشتکار در سال 1383 وارد صنعت انگشترسازی نقره شد و گام به گام مسیر تبدیل شدن به هنرمندی تجلیل شده در استان قم را طی کرد. شاخصترین ویژگی برند کیامهر عیار نقرهی بالاست. وقتی از آقای کیامهر میپرسیم رمز موفقیت شما چیست میگوید: «اول اخلاق، اول اخلاق، اول اخلاق» و بعد ایمان به این نکته که «هیچکس نمیتواند به آدم کمک کند جز خداوند».
امام جعفر صادق علیهالسلام:
أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ الْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لَا يَنْفَعُ اجْتِهَادٌ لَا وَرَعَ فِيه
تو را به تقوای الهی و پارسایی و کوشش سفارش میکنم و بدان که کوششی که در آن پارسایی نباشد، سودی نمیدهد.
کافی (ط – الاسلامیه) ج 2، ص 76، ح 1
آقای مرتضی کیامهر، از هنرمندان خوشنام نقرهسازی، بزرگشدهی محلهی قدیمی الوندیه و چهارمردان قم است و صفای اهالی قدیم شهر قم را در رفتارش میتوان مشاهده کرد. در مرداد ماه سال 1354 به دنیا آمد و از همان دوران نوجوانی و جوانی برادرانی را در کنار خود داشت که هر کدام دستی در هنر نقره داشتند. از فروشندگی گرفته تا سازندگی آن. همین زمینه باعث شد حتی زمانی که به هنر نقرهسازی وارد نگشته بود آشنایی کلی با این هنر سنتی را داشته باشد.
در ابتدای سالهای کاریش به نظر نمیآمد مسیر زندگی او به نقرهسازی پیوند بخورد؛ اما مشکلات اقتصادی و رها کردن شغل قدیم راه او را به هنری باز کرد که در پیوند برادرانهاش برایش مقدر شده بود. مالک برند کیامهر از آن دسته افرادی است که نه یکبار بلکه دوبار زندگی خود را از صفر شروع میکنند. همهچیز گذشته را کنار گذاشت و با کولهباری از مشکلات و البته پشتکار در سال 1383 وارد صنعت انگشترسازی نقره شد و گام به گام مسیر تبدیل شدن به هنرمندی تجلیل شده در استان قم را طی کرد.
استاد کیامهر به ما از اولین روزها و تجارب کاری خود میگوید: «آموزش نقرهسازی در آن دوران بسیار کم بود. کسی دوست نداشت آموزش بدهد. به خاطر همین خودآموز سعی کردم یاد بگیرم و بعضی مواقع به بهانهی حرف زدن از فاصلهی سه چهار متری در کار کسی دقت کنم که مشغول کار است. بر همین اساس من ناخواسته از هفته دوم مستقل شدم».
مالک برند کیامهر اولین انگشتر خود را بهخوبی به یاد میآورد: «همون هفتههای ابتدایی، نخستین نمونه کاری خودم را ساختم که رکابی بود که روی آن یا علی مدد نوشته شده بود. جایی که بودم سه کارگر تبعه خارجی بودند که یکی دو سال و دیگری چهار سال سابقه کار داشت. آنی که چهار سال سابقه کار داشت بهترین رکابش را هشت هزار و پانصد تومان میفروخت و دیگری هم رکابی شش هزار و پانصد آن زمان کار نوشتهدار مد نبود؛ اما رکاب من نوشتهدار بود. حاجآقایی آمد و کار خواست. من نمونه کار خودم را نشان دادم گفتم با قیمت ده هزار تومان تولید میکنیم که خوششان آمد و خریدند. خب این مسئله به مذاق صاحبان مغازه خوش نیامد و وسایل من را بیرون گذاشتند. بعدازآن به کمک برادرم نقل مکان کردم و در یک انباری مشغول به کار شدم و به لطف خدا پیشرفت کردم».
در بازار انگشترسازی قم، اغلب نام خانوادگی هر استادکاری برند مخصوص اوست. هنر دست هر استادکاری را با نام خانوادگیش از دیگری تمیز میدهند؛ اما آقا مرتضی برای ورود به این حرفه نام برادرش را در کنار خود داشت؛ بنابراین تصمیم گرفت نام فرزند خود را به عنوان برند انتخاب کند. برندی که اکنون در بازار انگشترسازی قم شناخته شده و شاخص است.
شاخصترین ویژگی برند کیامهر عیار نقرهی بالاست: «من به هیچوجه با نقرهی عیار پایین کار نمیکنم. من مشتری از کشورهای دیگر دارم. فیالمثل اندونزی که در آن رطوبت بسیار بالاست و نقره زود سیاه میشود؛ اما کارهای ما به علت عیار بسیار بالا سیاه نمیشد و در آنجا خواهان پیدا کرده بود.
عیار بینالمللی 925 است اما من 970 استفاده میکنم. تفاوت قیمتی زیادی بین این دو عیار نیست ولی تفاوت کیفیتی آن بسیار بالا است و خود تبلیغی برای محصول سازنده است، اما متأسفانه بعضی از سازندهها برای اینکه کار ارزانتر تمام شود از عیار پایین استفاده میکنند». دومین ویژگی ضمانت آن کار است. استادکیامهر تمام کارهای مخراجکاری و جواهرکاریش را تضمین مادامالعمر میدهد: «شرکت ال جی با تمام عظمتش 10 سال ضمانت میدهد. من مادامالعمر ضمانت میدهم اگر نگین افتاد بیاید و من رایگان برایش جایگزین میکنم».
وی میگوید سختی ابتدای کار ناشی از فضای بستهی قم بود. هم ازنظر آموزش و هم ازنظر بازار فروش قم شهری به شدت بسته بود. مشهد آن زمان هم قطب انگشتر ایران بود ولی در قم خبری نبود: «اما الان بیشترین آمار سازنده دست در قم وجود دارد. نمیدانم شاید الان هزار سازنده در قم فعالیت کنند. مشهد هنوز هم قطب است و سازندههای خوبی دارد ولی اکثر آنها امروز دیگر کار غیر دستی میسازند». در حقیقت گسترش تنوع انگشترسازی در قم آغاز شد و بعد مشهد نیز مدلهای کار خود را تنوع بخشید و از کارهای سوهانکاری صرف به سمت محصولات پرکارتر، جواهر کاری شده و ارّهکاری شده سوق پیدا کرد.
«اما همچنان کار قم متمایز است چون اکثر آن هنر دست است و افراد تیزبین متوجه تفاوتها میشوند. ما هنرمندی در تهران داریم که کارهای بسیار فاخر و شیکی را میسازد ولی وقتی کارش را از نزدیک ببینید متوجه میشوید ریختهگری است، کمی ارّهکاری تولیدکننده انجام داده و هشتاد درصد مابقی کار را هم مخراجکار انجام داده است؛ اما درنهایت انگشتر به نام و برند آن فرد عرضه میشود. پایهی فیلی انگشتر را شاگرد بعد از بیست روز آموزش تولید میکند این دیگر نیاز به ده سال سابقه کار ندارد؛ اما در قم فضا متفاوت است. تولیدکنندهها بخش زیادی از کار را به صورت دستی تولید میکنند و این کیفیت کار را بالا میبرد. شما الان انگشترهای عراقی را ببینید فوقالعاده بیکیفیت هستند. حتی نمیشود انگشترشان را تغییر سایز داد».
ازنظر آقای کیامهر، در این حرفه یا باید کارگری کرد یا خود را به صورت هنرمند معرفی کرد. تفاوت هنرمند با کارگر این است که همه محصولش را میشناسند و برایشان تعریف شده است و به هیچوجه حاضر نیستند کارش را با کار فرد دیگر عوض کنند: «هنرمند باید محصولش را به بازار و فروشندگان تحمیل کند. آنان بدانند محصولش بدون جایگزین است. به قول یک نفر باید گدای آزادخان باشیم؛ یعنی هم پول بدهند هم دستت را ببوسند. سازنده در قم زیاد است ولی هنرمند کم است. کسی که بخواهد پیشرفت کند باید خودش را به صورت هنرمند بشناسد و نه کارگر صرف».
«در ابتدای کار گفتم خدایا دستم را بگیر من هم دست دیگران را میگیرم». به خاطر همین آقای کیامهر از همان ماههای اول به تدریج شروع به شاگرد گرفتن کرد. به پاس یادگیری این حرفه برخلاف رسم آن زمان شروع به گسترش این حرفه کرد و حتی 10 شاگرد اول خود را به رایگان آموزش داد. تا امروز به بیش از 100 نفر آموزش داده است و نقش به سزایی در پیشرفت این هنر در استان قم داشته است. بسیاری از شاگردان او اکنون از نقرهکاران شناخته شدهی شهر قم هستند و خود شاگردان بسیاری را پرورش دادهاند. «اوایل که کسی استادکار میشود باد در سرش میافتد و کمی به خود مغرور میشود؛ ولی وقتی خود شاگرد میگیرد متوجه میشود استاد چه حقی به گردن آدم دارد و ادای دین او چقدر دشوار است. به خاطر همین کسانی که شاگرد پرورش میدهند به تدریج افتاده حالتر میشوند و تواضع بیشتری به خرج میدهند… رابطهام با اکثر شاگردان سابقم خوب است. شاید حوادثی اتفاق افتاده باشد که آدم ناراحت شده باشد، حرفهای زده شده باشد که نباید زده میشد ولی هیچوقت به رویشان نیاوردم و از آموزش پشیمان نیستم و این زکات همان هنری است که من آموختهام. آدم نباید ناراحت شود. حتی یکبار همکاری آمد پیش من عذرخواهی کند که ببخشید من پشت سرت غیبت کردم. منم گفتم آدم گاهی پشت سر برادرش حرفهایی میزند ناراحتی ندارد. ما هم عین برادریم». ازنظر او خاطرهی خوش یک استادکار همین شاگردان او هستند: «من اشکهای بسیاری از آنها را دیدم و به همین دلیل وقتی موفقیت امروزشان را میبینم بسیار خوشحال میشوم».
«یادم میآید آن زمان که مشغول به کار شدم بیشتر از 6 مدل رکاب در بازار قم استفاده نمیشد. خدا را شکر در همان ماه دوم من موفق شدم 17 مدل را با کیفیت خوب تولید کنم. اوایل فقط اقشار مذهبی و سنتی برای خرید مراجعه میکردند؛ اما الان کارهای جوانپسندی تولید میکنیم که مشتریان ما را گسترش داده است. ما الان در ماه به میزان زیادی سفارش حلقهی ازدواج نقره داریم. کسانی که در گذشته فکر نمیکردیم از انگشتر استفاده کنند میآیند و از انگشترهای جواهری خرید میکنند. بازار و سلیقه مشتری طی سالهای اخیر بسیار تغییر کرده است».
آقا مرتضی رویای زیبایی برای توسعه کار خود دارد که هنوز موفق به انجام آن نشده است: «دوست دارم یک خانهی سنتی در منطقهی زائرپذیر تهیه کنم و گروهی از هنرمندان را از سازنده تا حکاک در آن گرد هم بیاورم. قهوهخانهای هم باشد. حتی نوازنده سنتی نیز باشد. در چنین محیطی کار کنیم و توجه زائرین را به هنر سنتی قم جلب کنیم. اگر این رؤیا محقق شود حتماً استقبال خواهد شد». ایشان تأکید میکند مسئلهی نزدیکی به مناطق زائرپذیر بسیار مهم است. حتی برای تشکیل بازارچه مشترک تولیدکنندگان که ایدهی آن مطرح است باید به آن توجه کرد. بازارچه باید مرکزیت داشته باشد. مثل پل-بازاری که الان موجود است و میتوان مشابه آن را ساخت و گسترش داد تا هنر قم پیشرفت کند.
وقتی از آقای کیامهر میپرسیم رمز موفقیت شما چیست میگوید: «اول اخلاق، اول اخلاق، اول اخلاق» و بعد ایمان به این نکته که «هیچکس نمیتواند به آدم کمک کند جز خداوند. هر روز اول دفتر کارم مینویسم حسبی الله. خداوند کافی است برای آدم. ما میگوییم روزیدهنده خدا است ولی متأسفانه اعتقاد نداریم. مشتری در مغازهی همسایه میرود چشممان دنبالش میرود. باید اعتقاد داشته باشیم که خدا کافی است. من بدون وضو تا الان کارم را شروع نکردهام. همیشه با وضو وارد میشوم؛ زیرا همهچیز لطف خدا است. شما اگر هنرمند بزرگی چون استاد فرشچیان هم باشید اگر تصادف کنید و دستتان فلج شود دیگر هیچچیزی نیستید؛ بنابراین نباید مغرور باشیم و یادمان باشد خدا است که کمک میکند».
مالک برند کیامهر میگوید اخلاق کاری را باید در این حرفه رعایت کرد زیرا: «نقره پول عشق است. مشتری باید عشق کند با کار و پولش را بدهد. حتی زمانی شده است که مشتری طرحی جدید میآورد و من آن را برای اولین بار میسازم و مشتری خوشش نمیآید. میگویم ایرادی ندارد. انگشتر را نخر زیرا تو باید چیزی را بخری که به آن عشق بورزی. پولی که با عشق داده شده است برکت دارد».
ازنظر وی نمیتوان این هنر را بدون اخلاق کاری به سرانجام رساند زیرا بی اخلاقی با روح آن ناخوانا است و اخلاقگرایی نیز به برکت آن میانجامد: «یک انگشتر ساختم که به دل خودم نمیچسبید. مشتری متوجه نمیشد ولی به او گفتم که این کار ایراد دارد و بگذارد دوباره آن را بسازم. گفت نه از همین خوشم آمده است. رفت و بعد از دو هفته برگشت گفت آن را به پدرم دادم حالا یکی برای خودم بساز که به دلت بچسبد».
اما درس بزرگ نیز هست که ایشان معتقد است جوانان باید به یاد داشته باشند: «هر چیزی قاعدهای دارد. پیشرفت نردبانی است که باید پله به پله آن را پیمود. اگر دورخیز کردید و با پرش لبهی دیوار را گرفتید باید انتظار این را داشته باشید که دستتان رها شود و با سر سقوط کنید. جوانان باید صبر و تحمل داشته باشند. در همان ابتدای کار به دنبال پول نباشند. انگشتر که نمیگندد. بالاخره یک روز فروش میرود. تنبلی نباید کرد. پشتکار زیادی لازم است تا اعتماد بازار به آدم جلب شود. سازنده جوانی که هر روز حداقل یک انگشتر میتواند بسازد که اجرت آن صدهزارتومان است نباید این کار را رها کند و بیکار مدام دنبال درآمد بالاتر باشد».
آقای کیامهر میگوید که قم موقعیت مناسبی برای پیشرفت دارد ولی چالشهایی پیشروی سازندگان آن است که اگر حل شوند سکوی پرتاب مناسبی برای هنرمندان این شهر فراهم میشود. ازنظر ایشان عدم ثبات در بازار نقره و کمبود آن، گرانی فزاینده ابزارآلات خارجی در سالهای اخیر، نگینهای تقلبی و گرانقیمت و مهمتر از همه بیمه هنرمندان مهمترین مشکلات سازندگان قم است:
«هنرمند برای انجام کارش باید آرامش داشته باشد. خود من روزهایی میآیم و آنقدر دغدغه دارم که نمیتوانم کارکنم. هنرمند باید تأمین باشد. بیمه حداقل چیزی است که باید برای آن فراهم شود و متأسفانه در سالهای اخیر نسبت به آن کمتوجهی شده است و تعداد کمی از سازندگان زیورآلات سنتی قم بیمه هستند. اگر در صنف ماکسی دچار بیماری و ازکارافتادگی شود ما با تمام وجود کمک میکنیم اما باید از بالا نیز به این افراد کمک شوند. از طرف دیگر مشکلات بیثباتی نیز باعث شده است در قم فعالیت گروهی بین تولیدکنندگان شکل نگیرد؛ زیرا بسیار سخت است در این شرایط برای 10 تولیدکننده بخواهیم مواد اولیه و ابزار تهیه کنیم. نقدینگی بالایی میخواهد. همین باعث میشود تولید قم محدود به کارگاههای کوچکی شود که بهرهوری پایینی دارند». ازنظر استاد کیامهر حل این مشکلات اولین قدمی است که به ظهور استعداد تولیدکنندگان قمی میانجامد.
ایشان پیشنهاد میدهند: «ما باید در مجمع انگشترسازی هیئتی داشته باشیم که با قیمت پایین گواهینامه اصالت کار بدهد. این کار نام قم را برند میکند. مشتری خیالش راحت میشود که این رکاب و سنگ را یک هیئتی تأیید کرده است. با این کار میتوانیم برویم و از ارگانها سفارش محصول بگیریم و هزینههای مجمع را نیز تأمین کنیم. حتی میتوانیم عکاسهای حرفهای بیاوریم از کار بچهها عکاسی صنعتی کنند و در سطح کشور محصول ما را بشناسانند». ازنظر ایشان پیشنهادهای بسیاری در این حوزه وجود دارد و با توجه به اولویتها باید پیگیری شوند. به طور مثال مشکلات بانکی انگشترسازان که ایجاب میکند انگشترسازان وکیل مخصوص خود را داشته باشند که پیگیر مسائل مالی و حقوقی آنها باشد.
وی در سخنان پایانی به برنامهریزیهای خوشهی انگشتر استان قم اشاره میکند: «ماشینی که روشن نمیشود نیاز به باتری جدید دارد. یک هل نیاز دارد. فعالیتهایی مانند خوشهی انگشتر همان کمک را میکند. به ما انگیزه میدهد. اگر کمک شود تمام پیشنهادات موجود عملی هستند و به پیشرفت این هنر خواهند انجامید».